جدول جو
جدول جو

معنی مسرت زا - جستجوی لغت در جدول جو

مسرت زا
شادی بخش، نشاطآور، سرورآمیز، نشاطانگیز، شادی آور، شادی زا، خوشحال کننده
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خوَرْ / خُرْ پَ رَ)
مسرت فزای. مسرت افزا. مسرت انگیز. و رجوع به مسرت افزا و مسرت شود
لغت نامه دهخدا
(حَ رَ)
حسرتخانه. حسرتکده. آرمان خانه. حسرت آباد. جای حسرت و اندوه، کنایت از دنیای فانی:
صد بهار آرزو گل ریز گشت و عاقبت
برنیامد بوی امیدی ز حسرت زار ما.
طالب آملی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(خوَرْ /خُرْ دَ / دِ فُ)
مسرت افزای. مسرت افزاینده. افزایندۀ مسرت. افزون سازندۀشادی. آنچه شادی را بیفزاید. و رجوع به مسرت شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از پسر زا
تصویر پسر زا
زنی که همیشه پسر زاید مقابل دختر زا
فرهنگ لغت هوشیار
محنت بار، محنت افزا
فرهنگ واژه مترادف متضاد
مرگ آفرین، مرگ آور، مرگبار، کشنده، مهلک
فرهنگ واژه مترادف متضاد
سرزا طنابی است که در قسمت فوقانی دام به تور بسته شودوقتی
فرهنگ گویش مازندرانی